•- روز پنجم -•

برای کسی بنویس که قلبت رو از همه بدتر شکست.

    سلام "دال" عزیزم1... اولش موقع دیدن عنوان این نامه کسی به ذهنم نرسید ولی این اواخر دوباره بهم آسیب زدی و یادم افتاد دفعات متعددی به خاطرت حداقل گریه کردم.

عجیبه که فراموش کرده بودم؟ اتفاقا از دید خودم خیلی منطقیه. انقدر دوستت دارم که یادم رفته بود می‌تونی بهم صدمه بزنی. تو هم منو دوست داری، اگراین جمله رو بذارم کنار "آب در درمای 100 درجه می‌جوشد" اول اینکه دوستم داری رو به عنوان فکت قطعی انتخاب می‌کنم. با این حال علاقه‌ت باعث نمی‌شه کار خودت رو نکنی، فکر نکنم اصلا متوجه باشی آسیب‌هات چقدر عمیق باعث ترک برداشتنم می‌شن. اصلا فکر نکنم بدونی با نصف اذیت‌هات کاری کردی بی احساس شدن نسبت به همه‌چیز و همه‌کس رو ترجیح بدم.

    اگر قسمتیش مشکل من باشه که اغلب آزردگیم رو بروز نمی‌دم قسمت دیگه‌ش هم مشکل توعه چون به نظر می‌رسه حتی نفهمیدی وقتی با کارات به گریه‌م می‌ندازی، یعنی چه میزان عجزی رو بهم تحمیل کردی. نمی‌دونم شایدم فکر می‌کنی لوسم که گریه می‌کنم؟ درواقع معنی گریه‌هام رو نمی‌دونی. ترس‌های زیادی توی دلم کاشتی. ضعف‌های شخصیتی... رابطه‌مون کم عمر نکرده، می‌دونی که؟ حقیقتش از خودم متنفرم که اینا رو در مورد تو می‌نویسم. آخه تو؟؟ تویی که برام عزیزی، تویی که باهات مکان‌های مختلف رو تصور می‌کنم. تویی که صادقانه نبودت رو نمی‌خوام. اما اینم مثل خیلی حرفای دیگه حتی اگر نه توی روی خودت، باید بیان بشه چون تو بهم آسیب زدی... نزدیکی‌مون بهم باعث می‌شه آزارهایی که از طرف بقیه برام مسخره‌ست از طرف تو خرابی بزرگی به جا بذاره.(ویرانی‌شون از همون سوراخ بزرگ قلبم که مخصوص توئه توی کل وجودم پخش می‌شه.) دقیقا به خاطر همین نزدیکی‌مون هم اگر قلبم رو سیاه کنی متوجه نمی‌شم. اون لحظه فقط فکر می‌کنم کارای روتین و بچگانه‌ت کمی برای قلبم ناخوشاینده.

    و من خیلی دوستت دارم. تو هم همین‌طور. به همین‌خاطر این دفعه برای اولین‌بار آرزو نمی‌کنم کاش از اول ملاقاتت نمی‌کردم. آرزو می‌کنم یه کوچولو فرق داشتی. فقط یه کوچولو. چون نمی‌خوام جایگاهت توی زندگیم و قلبم خالی بمونه... ولی اگر مشکل جای خالی نبود رهات می‌کردم... نه هر دومون می‌دونیم اینا فقط بهانه‌ن.

    من هیچوقت رهات نمی‌کنم پس لطفا یا تمومش کن یا ازم نخواه پیشت همون آدم قبلی بمونم. من عمرا اگر ترکت کنم ولی به چیزی تبدیل می‌شم که برگشت پذیر نیست... از لحظه‌ای که یاد بگیرم چطوری خودم رو در برابرت مقاوم کنم جوّ بینمون ناخوشایند می‌شه.

    متنفرم. از کل این نامه متنفرم.

1. راستش علاوه براینکه هنوزم برام عزیزی هیچوقت هم قصد ندارم از لیست عزیزترین‌هام خط بزنمت.

 پی نوشت خیلی بعدتر: با اینکه اینو نخوندی ولی داری خیلی بهتر عمل می‌کنی.