بسم الله الحکیم

داشتم فکر می کردم اگر احساسات من و اون رو بسنجیم من بیشتر دوسش دارم اما می دونین بعدش به این نتیجه رسیدم که احساسات تنها چیز هایی هستن که حتی اگر قابل اندازه گیری بودند هم با زیاد و کم شدنشون ارزششون تغییر نمی کرد. چون اونا... احساساتن! اونها نخی هستن که ما رو به آدمای مختلف وصل میکنن و باعث میشن بهشون نیاز داشته باشیم. وابستگی ها همشون ارزشمندن چون اگر مراقبشون نباشیم به همه صدمه میزنن. اگر بخوایم برای احساسات ارزش بذاریم به آسیب دیدن یه نفر اولویت دادیم.

فکر کردم ما هیچوقت از احساسات سر در نمیاریم. ممکنه مشخص بشه احساس یه نفر کمتر از احساسات طرف مقابلشه اما کسی چمیدونه شاید احساسات اون طرف فقط توی بدنش کم باشه اما تاثیرش روی زندگیش صدبرابر باشه. حتی شاید اینکه بعضیا احساسات رو با شدت کمتری تجربه میکنن به خاطر این باشه که سلامت جسمانیشون لطمه نخوره. اگر هاناهاکی واقعی باشه چی؟ شاید هاناهاکی وقتی به وجود میاد که شدت اون عشق یک طرفه خیلی بیشتر از تاب و توان جسم اون فرد باشه. شاید یهو یه چیزی توی دنیا اشتباه رخ بده و یه نفر آدمیو ببینه که احساساتش یهو بیش از حد شدت بگیرن و سکته کنه. کسی چه میدونه؟

+ اون کس جدیدی نیست. فقط گفتم اون چون ممکنه بعضیا بشناسنش یا بعدا خودش اینجا رو ببینه و نمیخوام قضاوت بشه.