بیا یه کم احساساتمونو صادقانه تر نشون بدیم و حرفامونو صادقانه تر بیان کنیم.

بیا تلاش نکنیم با پنهان کردن حقیقت خودمونو فریب بدیم چون همونه که اوئن گفت:

"حداقل باید با خودت رو راست باشی. اگه نتونی به خودت اعتماد کنی، کی می‌تونه؟"
کتاب "فقط گوش کن" که توسط سارا دسن نوشته شده رو صبح شروع کردم و تازه وسطشم ولی اوئن باعث میشه که بخوام در مورد عطشم برای صادق بودن تا صبح حرف بزنم. متاسفانه آنابل رو درک‌ میکنم. من هم نمیتونم صادق باشم. و خیلی وقتا چون فکر‌ می‌کنم گفتن حرفی که واقعا ته دلمه دیگران رو‌ ناراحت میکنه حرفمو نمی‌زنم. من حرفامو سرکوب می‌کنم و به وجودم و روحم اجازه ی بروز نمیدم. بهتر شده اینو بار ها کفتم ولی هنوز خیلی جا داره که توی این سرکوب ها به تعادل برسم. 

+ تاحالا نشده که بگم: عاشق فلان انتشاراتم. اما الان حس میکنم عاشق انتشارات "نون" ام. لازم به ذکره فقط سه تا کتاب از این انتشارات خوندم ولی کتاباش فوق العاده‌ن. محتواهایی که انتخاب میکنه و چیزهایی که با خوندن این‌ کتابا یاد میگیرم و حس‌ میکنم به شدت لذت بخش و دلنشنینن. حتی جدا از اون برید سرچ کنید نشر نون و ببینید چه لوگوی قشنگی دارن. جلد کتاباش هم قشنگه. اسم خوش آوایی هم داره: نشر نون. ترجمه هاش هم تا به اینجا به نظرم خوب بوده (هرچند ترجمه مختص مترجمه ولی فکر کنم به انتشارات هم ربط داشته باشه.)