تا حالا از خودت پرسیدی تعریفت از موفقیت چیه؟ شاید به نظر بیاد سوالی شبیه به "هدفت چیه؟" یا "دوست داری ۱۰ سال دیگه خودت رو کجا ببینی؟" باشه اما به نظرم یه کم عمقش بیشتره. به نظرم این سوال با ارزش‌ها و عقاید دیگران که توی مغزمون نهادینه شده یه کم بازی می‌کنه. این واقعا تعریف من در مورد موفقیته یا همون چیزیه که هزاران بار اینور و اونور شنیدم؟ یه سری از تعاریف هم زیادی کلین. "موفقیت برای من زمانیه که کلی پول داشته باشم." "تحصیلات عالی." چه می‌دونم کلی جواب وجود داره خودتون حتما چندتا به ذهنتون می‌رسه.

     وقتی به تعریفی که از موفقیت دارم فکر می‌کنم کلی موضوع توی ذهنم جاری می‌شه. از شخصیت گرفته تا شغل و حتی تفریح ولی اینم دیگه زیادی جزئیه. «بجنب کالیستا، بهم نگو این همه مدت نمی‌دونستیم دنبال چی هستیم.» آره خب نمی‌دونستم دنبال چی بودم جالبه همیشه می‌دونستم من هدف خاصی ندارم اما یکدفعه متوجه شدم موضوع فقط هدف نیست. آدم اول باید بدونه اصلا چرا می‌خواد هدف داشته باشه، برای خودم اینه که بتونم زندگی رو با یه انگیزه‌ای ادامه بدم. اما چرا اصلا می‌خوام زندگی رو ادامه بدم؟ فکر کنم چون یهو متوجه شدم وجود دارم و دیدم خیلی از آدما از وجودشون لذت می‌برن. منم دلم می‌خواد از وجودم لذت ببرم. وای اصلا چرا سوالاتم رو از موفقیت شروع کردم؟ آدم همینطوریش هم می‌تونه از زندگی لذت ببره. ولی فکر کنم این یکی از همون عقیده‌هاییه که نمی‌دونم از کجا توی ذهنم اومدن. "موفقیت شادی میاره." پس حالا باید موفقیت رو تعریف کنم. عبارت "موفقیت شادی میاره" خیلی مبهمه. هر چی بیشتر بهش فکر می‌کنم موفقیت بیشتر و بیشتر شبیه یه‌سری حروف به هم چسبیده بی معنی به نظر می‌رسه. پس خودم باید بهش معنا بدم. خودم تعریفش کنم. سوال چالش برانگیز و جالبیه. (هرچند به خاطر پاسخ‌های تودرتو و گوناگونم یه کم هم عذاب‌آوره.) "تعریف من از موفقیت چیه؟

+ الهام گرفته شده از آهنگ Hope از NF.