?Who am I darling to you

من آدم‌های زیادی رو دوست دارم و فکر می‌کنم همونطور که نگه‌ داشتن غم و خشم توی خودمون بهمون آسیب می‌زنه بیرون نریختن و نشون ندادن عشق و علاقه هم می‌تونه آسیب زننده باشه. می‌ترسم هیچوقت مطمئن نشم که آدمایی که دوست دارم بهم آسیب نمی‌زنن و هیچوقت نتونم این احساسات رو بروز بدم. با وجود اینکه خودم خیلی احساساتم رو نشون نمیدم اما وقتی می‌بینم اونقدر که دوسشون دارم دوستم ندارن قلبم می‌شکنه. احتمالا همین الانشم توی ناخودآگاهم فکر می‌کنم دارن بهم آسیب می‌زنن و می‌ترسم اگر نشون بدم چقدر دوسشون دارم قلبم خیلی خیلی بیشتر بشکنه. چون اینطور که به نظر می‌رسه توی همه رابطه‌‌هام با دوستام یه نفر از من دوست داشتنی‌تره. این خودخواهانه‌ست که بخوام بیشتر دوست داشته بشم می‌دونم ولی نمی‌تونم جلوش رو بگیرم و به این نتیجه رسیدم که وقتی این حس در من وجود داره اشتباهه بخوام وجودشو نقض کنم. 

دارم به این نتیجه می‌رسم که منطقم خیلی وقتا از احساساتم بیشتر بهم راحت می‌گیره. منطقم می‌گه این چرت و پرتا رو ول کن و هرکس رو هرجور که میخوای دوست داشته باش و اهمیت نده که اونا چه مقدارش رو بهت بر می‌گردونن در حالی که احساساتم می‌ترسن آسیب ببینن و من رو عقب می‌کشن. 

.I'm scared of the lonely arms

می‌تونم غم‌خوارتون باشم ولی would you let me؟ 

می‌تونم دوستتون داشته باشم ولی won't you hurt me؟

کاش دوست‌ داشتن به همون راحتی‌ای بود که توی کتابا هست.