«بسم الله الرحمن الرحیم»

7. یه نامه برای خود 10 سالت بنویس.

سوال امروزو خیلی دوست دارم.

یووووووو مای لاو.*-* چطوری نرگس نو شکفته ی من.*-* واقعا چطوری؟ 

خب من الان خیلی بهتر شدم.*-* خیلی شخصیتم پیشرفت کرده و همشو مدیون خودمونم. ازت ممنونم. خیلی خیلی خیلی ممنونم که تلاشتو کردی و منو به اینجا رسوندی. خیلی خیلی خیلی ممنونم که اینقدر کیوت و عاقل و مهربونی. عاشقتم. اینو بدون. اصلا اگر قرار باشه من با کسی شیپ بشم اون تویی. واااااااااااااای دلم میخواد جیغ بزنم. چطوری اینقدر کیوت بودی؟ *-* (ببخشید یه کم در مورد خودم زود احساساتی میشم.D:")

حقیقتا خیلی دلم میخواد بهت بگم چه اشتباهایی کردی و نباید بکنی اما در هر صورت تو بعد از ده سالگیت این نامه رو میخونی پس فقط بیا با هم چیزایی که نباید یادمون بره رو مرور کنیم. 

اول اینکه ما خیلی ارزشمندیم. خیلی خیلی ارزشمند. ارزشمند تر از اشتباهاتمون، ارزشمند تر از آدمایی که ما رو نمیفهمن و ارزشمند تر از جایگاهی که توش هستیم. پس بیا با همدیگه این راهو ادامه بدیم و به جایگاهی برسیم که به ارزشمون نزدیک تره. باشه؟ 

فکر کنم همین ارزشمند بودن شامل خیلی دیگه از چیزایی میشه که نباید یادمون بره.

دومین و آخرین چیزی که میتونم بهت بگم و بقیه هم بخونن(:دی) اینه : لبخند بزن! لبخند تو زیباترینِ لبخند هاست و من برای تو و لبخندت میمیرم. بذار بقیه هم بفهمن درونت چقدر زیباست.*-*

 با اینکه دو تا چیز بودن اما همینا هم خیلی تاثیر گذارن نه؟

میدونی همیشه تو خیلی به خودت دلداری می دادی، خودتو تشویق می کردی و با خودت خیلییی خوش گذرونی کردی. منم هنوز همونجوری ام هنوز یادم نرفته بودن با خودم چقدر قشنگ و لذب بخشه. خدا وکیلی جز خودم جلوی کی میتونم اونجوری مثل خل و چلا بخندم و حرف بزنم و نگران نباشم که حرف اشتباهی از دهنم بیرون بیاد. دلم میسوزه. هم واسه خودمون هم واسه بقیه. که نه اونا از این روی سرزنده مون بهره مند شدن نه ما تئنستیم بهشون نشون بدیم چقدر ادمای باحالی هستیم. ولی در کل خوشحالم که هنوز هم خودمو از دست ندادم.

احساس میکنم دارم روی من 14 ساله بیشتر تمرکز میکنم تا تو. باید بهت چی بگم؟ هنوز هم بزرگترین رویات هدف  زندگیمه پس نگران نباش. تازه بعد از اینکه رویامو به چند نفر گفتم خیلی بهتر باهاش برخورد کردن. بهتر از اون موقع... هنوزم کتابای مورد علاقه ت رو دارم. تازه کتابا بیشتر هم شدن. وای تازه نمیدونی چند نفر هم بهم گفتن کتابخون. حقیقتا صفت قشنگیه.

یادته اون موقع فکر میکردی باید یه مسیر روشن و هدف کاملا مشخص داشته باشی؟ خب خیالت راحت چون من بهت میگم قرار نیست اینجوری باشه. فقط  باید ادامه بدیم. نه؟

راستش هنوز اون دوست خفنه که خیلی شبیهمون باشه رو پیدا نکردم، اما همین الان هم دوستای خوبی دارم.

یادته نوازنده  ها و عشقشون به سازشونو درک نمی کردی؟ الان من یکی از اون نوازنده هام. و تو دیگه درکشون میکنی.*-*

ببخشید که هنوز روم نمیشه برم با بچه کوچولو های توی خیابون بازی کنم.D:"

ازم انتظار نداری که همه چی توی نوشته هام به هم ربط داشته باشه؟ دیگه نامه ام به توعه آسون بگیر.*-*

وللللللی گل خوشگل ظریف من! باورت نمیشه چقدر این وبلاگ توی زندگیم تاثیر گذاشت! باورت نمیشه اینجا چقدر ادمای باحال و خوندنی هستن! باورت میشه؟ خب شاید بشه اما خیلی تجربه ی خاصیه. خوشحالم که بودی تا من این حسو تجربه کنم.

میخواستم از الان یه نامه بنویسم به 18 سالگیمون بنویسم اما نشد. ولی فکر کن همونقدر که تو واسه من کیوت و کوچولویی من واسه 18 سالگیمون کیوت و کوچولوئم.*-*

یادته میگفتی هیچوقت موهاتو رنگ نمیکینی؟ XD ببخشید من میخوام یه روز رنگ کنم.:دی 

در انتها خوشگل من بهترین و ناز ترین و عشق ترین و همه چیز تموم ترین من! 

من تا ابد عاشقت خواهم بود و برام اصلا مهم نیست تو چقدر خودتو دوست داری. من تو رو دوست دارمممممممممممممممممممممممممممممممم.

اگرم بهم گفتی دیوونه میدونم چون از اولم دیوونه ی تو بودم.:دی

 


 

+ این لعنتی 10 ساله کی اینقدر خودشو تو دلم جا کرد.:") احساس میکنم یه بابابزرگ پیرم که با دیدن نوه هاش ذوق میکنه. هر چند مامان بزرگم.XD

++ واقعا لازم نیست بخونیدش چون خیلی از اینور به اونور پریدم.

+++ این عکسه هم خیلی باحال و حق بود.XD (مخصوصا شیر آبه.XD)

++++ منبع.