۲۰۰ مطلب توسط «نرگسِ نوشکفته» ثبت شده است

productivity challenge -2nd 40 days

به نام خدا

من یه چالش واسه خودم میخوام راه بندازم که بتونم با زور بیشتری برای زندگیم تلاش کنم... و این روزا حالم واقعا خوب نیست ( الان خوبم راستی. 3> ) و هر روز روی یه مودیم که باعث میشه هیچ کدوم از کارای برنامه ام رو درست حسابی انجام ندم.(در مورد این مودی بودن هم کلی چیز فهمیدم... اما دلم میخواد یه کم تحقیق کنم بعد بهتون نتیجه رو میگم.D;) امیدوارم اینکه اینجا منتشرش میکنم و بهم یه حس مسئولیتی دست میده باعث بشه چه حالم خوب باشه چه بد کار هامو رو درست و کامل بهتر انجام بدم. (دلیل خط زدن اون دو کلمه: ما کامل نیستیم.)

خب برنامه ام برای این چالش اینجوریه: 

  1. یه هدف بزرگ مشخص میکنی.
  2. این هدف رو به قطعات کوچکتر تقسیم میکنی.
  3. یک یا دو تا از این اهداف کوچکتر رو مشخص میکنی و برای عادت کردن بهش یه بازه 40 روزه رو شروع میکنی.
  4. پیشرفتت رو توی این چهل روز کامل ثبت می کنی و می نویسی برای رسیدن به ریز-اهدافت چه اقداماتی کردی.
  5. اگر صلاح بدونی به این 40 روز 10 روز دیگه هم اضافه میکنی اگر نه میری سراغ ریز-اهداف دیگه‌ت.

چالش تا وقتی که خود وبلاگر نخواد تموم نمیشه.

  • نظرات [ ۲۱ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • جمعه ۱۷ تیر ۰۱

    .I need you

    اگر من یه کار خیلی خیلی بد بکنم... من رو باز هم دوست خواهی داشت؟
    میشه به من بگی.... اگر اتفاقی افتاد و به اونا نتونستی بگی من همیشه پیشت خواهم موند... اگر یه کار خیلی خیلی بد بکنی هم دوستت خواهم داشت. تو... دوست‌داشتنی هستی و من از دوست داشتنت دست نخواهم برداشت.
    + نکنه هر چیزی خدا بهم داده رو نیاز دارم... نکنه از دستت بدم.

    'انتشار در آینده'

  • نظرات [ ۵ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • چهارشنبه ۱۵ تیر ۰۱

    من نویسی

    به نام خداوند جان و خرد

    💚💚💚

  • نظرات [ ۱ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • چهارشنبه ۱۵ تیر ۰۱

    غری زد که توده ی سیاهی غلبش را زدود

    بسم الله الغفور

    باشد که آمرزیده شویم.تکبیرررر.

    خیلی وقت بود که هر کاری میکردم نمیتونستم بیام و فقط حرف بزنم تا خالی بشم.. و خب میدونین من هر وقت با یه نفر حرف میزنم کلی حرف دارم که بگم اما نمیتونم بگمشون. یا اون لحظه یادم میره چی میخواستم بگم یا نمیدونم چجوری بگمش یا نمیخوام وسط بحث یهو یه بحث کاملا بی ربط رو شروع کنم. حرفای حالا خاصی هم نیستا.. شایدم خاصه. شاید گفتن چیزایی که برای تو عادی شده، مثل افکار، اتفاقات روز و... خاص باشه.

  • نظرات [ ۹ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • دوشنبه ۱۳ تیر ۰۱

    Quote

    Don't cry; You're perfect

    Silco 

    .

    .

    You were my life but life is far away from fair

    No Time To Die - Billie Eilish

    .

    .

    تو چی از تنهایی میدونی؟ تنهایی برای تو یه توهمه و برای من خاطره‌ست

    بیزیل (یکی از شخصیتام)

    .

    .

    ?Why don't you love who I am

    What Could Have Been - Sting(ft.ray chen)

  • نظرات [ ۱۳ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • شنبه ۱۱ تیر ۰۱

    Flip That - Loona

    flip that
    flip that
    By loona
    Magic Spirit
  • نظرات [ ۳ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • پنجشنبه ۲ تیر ۰۱

    .I know why I don't cry

    بسم الله الرحمن الرحیم

    فلورا برای بار چهارم مجبور شد سکوت رو بشکنه. با چشم های اشک آلود تلاش می‌کرد حالت چهره‌اش رو حفظ کنه و صداش رو بالا نگه داره :« من نمیخوام برای خوشحال نگه داشتن تو، ناراحت باشم. متوجه نیستی؟ من و تو تغییر کردیم و تو فکر می کنی میتونیم مثل قبل باشیم.» جولیا به اشک‌هاش اجازه داد پایین بیان. آروم طوری که فلورا بشنوه گفت:« آره جولز بیا تا همیشه با هم بمونیم...» فلورا سریع به جولیا نگاه کرد و نفسش رو بیرون داد، جولیا ادامه داد:« خودت اینا رو دوسال پیش گفتی. حالا میخوای قولت رو بشکنی؟ میخوای تبدیل به همون کسی بشی که با احساسات دیگران بازی میکنه؟» 

    - بس کن جولیا. دارم بهت میگم ما تغییر کردیم. تو دیگه جولز نیستی. و لطفا سعی نکن حرف قدیما رو پیش بکشی.. من هم میتون...

    اشک های جولیا حالا دیگه صدا داشتن. فلورا تصمیم گرفت به جای نشونه رفتن قلب جولیا و ادامه دادن حرفش به یه جای ساکت تر بره. 

    روی جدول خیابون نشست. خیابون گلستان ششم - جایی که متعلق به اون بود.- اشک هایی که به گونه‎‌ش رسیده بودن رو کنار زد و زمزمه کرد:« ارزش این رابطه خیلی وقته که از بین رفته. پس گریه نکن فلورا.»

  • نظرات [ ۱۲ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • دوشنبه ۳۰ خرداد ۰۱

    Moment #20

    بیشتر از هر موقع نقاط ضعفم توی صورتم کوبیده شد...میدونم که میگذره و روزی میرسه که قوی‌ترم. :)

    خدایا من میخوام بهتر باشم. نمیخوام ضعفم توی همچین چیز مسخره‌ای باشه. نمیخوام توی چیزی ضعیف باشم که میخوامش. 

    +ولی یکی از نقاط قوتم اینه که میتونم این حس بدی که بعد از "کوبیده‌ شدن نقاط ضعفم توی صورتم" پیدا میکنم رو، خیلی کم کنم. 

    • نرگسِ نوشکفته
    • شنبه ۲۸ خرداد ۰۱

    این خانه ی تو در تو را من ساخته ام

    (همه با هم مرسی پینترست)

    بسم الله الرحمن الرحیم

      

    To My Youth - Hyolyn & Minyoung

    Download (برای اون کسی که گفته بود بذارین.)

  • نظرات [ ۱۱ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • سه شنبه ۲۴ خرداد ۰۱

    Moment #19

    من از همه ی آدم‌هایی که فکر می‌کردم بی‌نقصن عذر میخوام. الان فهمیدم که شما هم با همه ی خوبیاتون و گنگیاتون (:دی) یه روزایی حس useless بودن می‌کنین. ولی در هر صورت خیلی خوبین پس از useless بودن نترسین.:)

  • نظرات [ ۴ ]
    • نرگسِ نوشکفته
    • يكشنبه ۲۲ خرداد ۰۱
    آستریا همیشه میگه انسان ها قوی تر از چیزی‌ان که خودشون فکر می‌کنن.

    +امیدوارم ازاین وب حس خوبی بگیری.:)